اندر احوالات ما
سلام امیر عباسم.گل پسر شیطون و غر غرو مامان این چند روز واقعا زیاد غر غر کردی و مامانی رو مجبور کردی که شما رو پستونکی کنه البته اصلا بلد نیسیتی پستونک بخوری ولی با کمک من یکم توی دهن نگه میداری............. آخش مامان کمکم کن.. ولش کنم چی میشه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ اینجوری میشه غر غر کردنهای شما از این قرار بود روز 4شنبه شب رفتیم پارک ولایت سیرک خلیل عقاب اونجا با اینکه سر و صدا زیاد بود ولی خوابیده بودی یکمی که گذشت بیدار شدی چراغها رو نگاه کردی دوباره شیر خوردی و کلی گریه کردی بعد توی بغل خاله سمانه خوابت برد و من هم قسمتهای زیادی از برنامه ها رو نفهمیدم چی شد خلاصه تا ساعت 11 شب اونجا بودیم شما هم خواب...
نویسنده :
مامان ناهید
19:24