چه روزهای سختی بود...
اگه بدونید دوری همسر آدم چه قدر سخته...
اگه بدونید دیدنش وقتی از اتاق عمل بیرون میارنش و اون از درد ناله می کنه، چه قدر برای مرد درد داره...
اگه بدونید روزی ٢ ساعت دیدن عزیزت چه قدر کمه...
اگه بدونید اینکه همش نگران این باشید که حالا وضعیتش چی طور می شه چه قدر غم داره...
حاضری همه دنیا رو بدی ولی عزیزت پیشت باشه...
سختی این چند روز که ناهید عزیزم بیمارستان بود، قابل وصف نیست. ولی خدا چه قدر بزرگه. خدا چه قدر به ما لطف داره. خدا چه قدر هوای ما رو داره. خدا چه قدر مهربونه...
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی