امیر عباسامیر عباس، تا این لحظه: 11 سال و 28 روز سن داره

نی نی کوچولوی من

ناهید خانم ناراحت نباش...

1391/4/29 21:18
نویسنده : مامان ناهید
966 بازدید
اشتراک گذاری

سلام

با عشقم، ناهیدم می خوام چند کلمه ای صحبت کنم. فکر کنم به درد بعضی از دوستانمون هم بخوره برا همین تو وبلاگ هم نوشتمش...

ما دیروز پیش دکترمون رفتیم و اول یه آزمایش بارداری دادیم که جوابش منفی بود. البته این جواب اولین ماه تلاش ما بود. علت مراجعمون به پزشک مشکل لکه بینی خانمم بود. چون موقع لکه بینی اولین احتمال، باردار بودنه ما تست دادیم... دکتر چند تا جمله گفت که می نویسمشون: "میزان ترشح هورمن پروژسترون در شما پایینه من یه قرص می نویسم که با فلان دستور مصرف کنید. اگر تا دو ماه باردار نشدید بیایید تا شما رو به کلینیک نازایی معرفی کنم."

از اون لحظه ای که دکتر این حرف رو زد، ناهید جان خیلی ناراحت شده. می دونید چه؟! این جواب اصلا به معنی نازایی ما نیست. منظور دکتر این بود که چون برای بارداری عجله دارید، وی کلینیک نازایی از روش های کمکی برای زودتر باردارشدنتون کمک می گیریم، نه اینکه شما بچه دار نمی شید!!!

ما باید حواسمون باشه که خدایی هست که خیلی مهربونه. اون صاحب این جهانه. مالکشه. هر چیزی بخواد هر موقع که لازم بدونه به هر کسی که بخواد میده. این که هر کار خدا رو حکمته، با عجله کردنه ما ها، همخونی نداره.

جالبه که بگم یکی از حرفهای دکتر این بود که سن ناهید خانم خیلی کمه و وقت خیلی خیلی زیادی داره. ولی همه این ناراحتی ها بخاطر عجله است. عجله آدم رو بی صبر می کنم. قدرت تحمل آدم رو کم می کنه. آدم رو زودرنج می کنه. جلوی قدرت فکر رو می گیره. آدم دچار هوس می شه که چیزی رو داشته باشه، خدا هم تا وقتش نباشه که نمی ده... چون رو حکمت خدایی می کنه. نه رو هوس...

خود منم در مورد بعضی چیزها دچار عجله می شم، ولی می دونم تا وقتش نشه اتفاق نمی افته. خوب پس صبر می کنیم تا اتفاق بیفته. زیاد هم نباید بهش فکر کنیم. راستش رو بگم؟ من راضی نبودم که ناهید وبلاگ درست کنه. ولی خوب مانعش هم نشدم. می دونید چرا؟ چون همین وبلاگ نوشتن و به وبلاگ مادرای دیگه سر زدن آدم رو بی تحمل می کنه. آدم همه جای نی نی وبلاگ احساسات قشنگ مادرا رو در مورد بچه هاشون حس می کنه. بعضی ها که باردارن و بعضی ها هم که نینی شون بغلشونه... برا همین آدم به خودش می گه منم می خوام. راستشو بخواهین تا چند وقت قبل هم، از ناهید خواسته بودم که لباس نوزاد نخره و بذاره جلوی چشمش، البته اون موقع اصلا قصد بارداری نداشتیم.

ما ماه اول تلاشمون رو پشت سر گذاشتیم و سن زیادی هم نداریم و زمان برای تلاش زیاد داریم. شاید خدا ماه بعد بهمون نینی داد. شایدم چند ماه بعد ترش!!! خدا رو چه دیدی؟! ولی من دلم روشنه که انشالاء دیر نیست... ولی همین نزدیک برای آدم دور می شه وقتی عجله در کار باشه!!! وقتی بی صبری بخواهیم بکنیم!!!

من از مادرای عزیز می خوام ما رو تو ماه قشنگ رمضان که در پیشه دعاکنن. خدا خودش بهمون نی نی می ده به وقتش. ولی دعامون کنید که صبر داشته باشیم...

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (9)

ناهید
29 تیر 91 21:12
سلام همسر عزیزم مرسی از نوشته های قشنگت.مرسی از اینکه این همه فکر من هستی.منم تمام تلاشمو می کنم تا بتونم صبرم رو زیاد کنم و منتظر لطف خدا باشم.برام دعا کن بابایی قشنگ...


یک کلام عاشقتم تا ابد ابد ابد...
بابایی
مامان دخملی
29 تیر 91 21:22
سلام امیدوارم به همین زودی صاحب نی نی بشین
زینب مامان امیر عباس
31 تیر 91 0:38
سلام . من چند بار به این ناهید جان گفنم بازم میگم به خدا هیچی نیست . من خودم 1 سال تحت نظر بودم تا باردار شدم هورمونام یا کم بود یا زیاد و مشکلات زیاد اونم همشبه خاطر اینه که ماها یاد گرفتیم تا ازدواج می کنیم میگیم فعلا زود و جلوگیری میکنیم به خدا هیچی نیست استرس بدترین چیزه من کلی قرص خوردم آمپول زدم حالا خدارو شکر 7 ماهه باردارم ناهید جان دوست من به خدا میشه من بهت قول میدم ... من حرف قدیمیها رو خیلی قبول دارم مادر بزرگم برام جوانه گندم درست میکرد من می خوردم به خدا خوب میشی رحمت به قول قدیمیا قهر کرده دلم روشنه انسالله خدا به زودی بهت نی نی سالم میده


سلام زینب جان مرسی از حرفای قشنگت.جوانه گندم چیه؟برام دعا کن به امیر عباس هم بگو برام دعا کنه.
مامان ناهید.

سارا
1 مرداد 91 11:22
سلام عزیزم.خوبی؟دیشب برات نظر گذاشتم اما فکر کنم ارسال نشد. حرفای همسرت کاملا درسته.اول اینکه دکتر منم از این حرفا گفت آخرشم گفت تو این زمونه نازایی معنی نداره.تازه ما که نازا نیستیم عزیزم. این نی نی وبلاگ بدجور مارو هوایی کرده.من یکی که هر روز صبح تا شب توش میگردم. راستی تو مگه چند سالته؟ اگر خواستی دوست دارم بیشتر باهم آشنا بشیم.اسم دکترت رو هم برام بنویس
مامان آرسن
1 مرداد 91 12:26
همسرتون واقعا جملات زیبایی نوشتن چیزایی که نوشتن عین حقیقته تا نخواد نمی شه . بعد سختی آسانی ست و این سخن خداست هیچ وقت ناامید نشو


مرسی از پیامت...
مامان نفس طلایی
1 مرداد 91 19:31
سلام ناهید خانم گل اول از همه تبریک به خاطر زندگی خوبی که داری بعدم واقعا همسرت راست می گه شما تازه اوج جوانیت هستی و فرصتت انشالله زیاد ... توکل بر خدا و ان مع العسر یسرا


مرسی عزیزم.وبتو ادد میکنم..با اجازه.
مامان نفس طلایی
1 مرداد 91 19:43
راستی ما هم سنیم هاااا .... منم شما رو ادد کردم


جدی؟خیلی خوبه.یه دوست به دوستای عزیزم اضافه شد
مامان پرهام
15 مرداد 91 9:09
سلام بابای نی نی
میدونم این پست قدیمیه ولی با خوندنش احساس خاصی بهم دست داد.
خوشحالم که بابا شدید. مبارکه انشالله


سلام. ممنونم. من خیلی خوشحالم...
مامانش
19 آذر 91 19:52
آخیییییییییییییی چقدر قشنگگگگگگگگگگ .. ایشالله که به سلامتی گل پسرتون بیاد و خدا براتون حفظش کنه .