امیر عباسامیر عباس، تا این لحظه: 11 سال و 26 روز سن داره

نی نی کوچولوی من

اولین مسافرت امیر عباس

1392/2/16 17:56
نویسنده : مامان ناهید
412 بازدید
اشتراک گذاری

سلام عشق مامان فدات بشم الهی فدای خنده هات فدای بغض کردنت که اگر یکم دیر بهت شیر بدم سریع با بغض نگاهم میکنی و اشک مامانی رو در میاری.

گل پسر من چند روز پیش مامان جون به خاطر گوش دردش میخواست بره قم و من و تو تنها میشدیم.بابایی خیلی نگران بود به خاطر همین گفت با مامان جون برید قم بعدشم گلپایگان و بابایی قول داد که اخر هفته میاد پیشمون.

خلاصه من و شما با مامان جون راه افتادیم رفتیم قم.زیاد نموندیم چون قم گرم بود ترسیدیم شما مریض بشی.اونجا مامان جون شما رو برد حرم حضرت معصومه دستش هم به ضریح رسید و کشید توی صورت شما.اونجا من نگاهت کردم و از شما خواستم برای همه دعا کنی.بخصوص اونایی که هنوز مامان نشدن ومنتظر هستن.

زیارتت قبول گل پسرم.

فردا صبح رفتیم گلپا و بابایی هم ٥شنبه اومد اونجا و تا شنیه اونجا بودیم.خیلی هوا سرد بود نشد بریم زیاد بیرون.فقط رفتیم باغ عمو.شما رو هم بردیم ولی زود برگشتیم.خلاصه کلی همه اومدن دیدن شما.

خیلی خوش گذشت منتظرم ایشالا هوا بهتر بشه دوباره بریم.ببرمت کلی بگردونمت و بهت خوش بگذره.

قربونت برن ٢ و٣ شبه خداروشکر تا صبح میخوابی و مامان سر حال میتونه به کاراش برسه.البته خواب روزت هم خیلی خوب شده.الان هم خوابیدی پامیشی شیر میخوری میخوابی.

الهی همیشه سالم و سر حال باشی گل پسرم.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

رضوان مامان رادین
29 مرداد 92 23:17
چه جالب شما گلپایگانی هستید؟؟ منم به خاطر شغل همسری دو سال گلپایگان زندگی کردم...به ما هم سر بزنید