من و امیرم
سلام به همه دوستان ببخشید این چند روز وقت نداشتم بیام بنویسم.آخه نی نی جونم شبا تا صبح بیداره و صبح میخوابه و منم مجبورم صبح بخوابم.
امیر عباس روز ١٧/١/٩٢ ساعت ٩:٠١صبح در بیمارستان صارم به دنیا اومد.
دور سر ٣٦.٥
وزن ٣٢٥٠
قد٥١
دور سینه ٣٤
گروه خون AB+
دیگه از احوالات امیر عباس اینکه اینقدر کوچولو که همه لباساش براش بزرگن.توی سونوگرافی به من گفته بودن سر بچه بزرگه اما اصلا نی نی من کلش بزرگ نیست.و همونطور که دوست داشتم نی نی ماشاالله پر مو.خیلی شبیه بابا مهدی است.لانم توی بغلم شیر خورده خوابیده.امروز هم قراره ببریمش حموم.بند نافش هم شب شهادت حضرت فاطمه افتاد.دیروز ببایی میخواست ببردش هییت فاطمیون اما بابا حاجی اومد نی نی رو ببینه نشد ببردش.ایشالا به زودی میبردش.
زایمان من هم که خداراشکر بد نبود.سزارین به روش اسپاینال.توی اتاق عمل وقتی دکتر آمپول به کمرم زد یکم حالم بد شد وقتی داشتم بی حس میشدم خیلی بد بود.بعدش دیگه نفهمیدم دارن چی کار میکنن یهو دیدم بابا مهدی با دوربین اومده تو اتاق عمل داره فیلم میگیره از خوشحالی همه چیز یادم رفت آخه سر نی نی بالا بود دکتر بیهوشی افتاده بود روی قفسه سینه ام داشت فشار میداد.مرگ و جلوی چشمم دیدم ولی به محض اینکه نی نی اومد بیرون بابا مهدی هم اومد دیگه خوشحالیم تکمیل شد.نی نی رو دیدم لپشو چسبوند به لپم نرم و سفید بود.
توی اتاق عمل خیلی برای همه دوستانم دعا کردم ایشالا خدا حاجت همرو بده.الانم دعا میکنم براشون ایشالا خدا به همه نی نی سالم و صالح بده.
ایشالا عکسهای نی نی رو بعدا میزارم ویندوز رو عوض کردیم فتو شاپ ندارم که حجم عکسارو کم کنم.با عرض پوزش